زیباترین بیان مرگ
فر زاد | سه شنبه، ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ |
۰ نظر
علیرضا روشن:
بیست و چهار سال پیش، یک روز اردیبهشتى پاک، ساعت یک و نیم ظهر، کاسهى پونههاى ساییده از دست زنم افتاد و کاسه شکست و پونهها پخش شد و از تکههاى کاسهى صد تکه شده، یک تکهاش سر خورد رفت زیر کابینت و بعد زنم افتاد زمین و به صورت خورد به سرامیکهاى کف آشپزخانه و براى همیشه به همان یک تکه از کاسه که زیر کابینت رفته بود، خیره شد.
- ۹۴/۱۱/۲۰