«فاشیسم» یعنی از شیرهی جانِ چیزی/مفهومی تغذیه کردن، و همزمان آن را تمام و کمال به رسمیت نشناختن؛ توهمآمیز پنداشتنِ اسبِ زیرِ پای خود. سرکوب.
اگر خواجهای مادرزاد، بدون حتی هورمون و فیزیولوژیِ جنسی (که آلتش را تنها میشاشد)، به هیبتِ عارفی فرزانه، عشقِ «مجازی» ــ تعلق به پستانِ مادر/زن و میل به شکافتن و فرو رفتن در مغاکِ رازناکِ آغازین*؛ لذتِ همآغوشیِ عریان و یکی شدن ــ را نکوهش کرد و آن را دروغ خواند، و با همان خواجگیِ خویش با خدای خویش در هم پیچید، بگوییدم تا بر فراز آسمانِ اخلاق بستایماش؛ ورنه «آرام» بر دهاناش بکوبید و زحمتِ من ندارید.
*شاید خدا را مردان اختراع کردهاند تا با ایدهی «هو الاول و الآخر» از تعلقِ کودکانه به مادران/زنان خلاص شوند و عشقِ «حقیقی» به پدرِ آغاز/انجام را جایگزینِ عشقِ «مجازی» به مادر/زنِ آغاز/انجام کنند.
- ۹۵/۰۹/۱۵