گرفتار مردانی شدهایم که هوسهاشان آنها را وارد راههایی میکند که با اعتقادات و فرم زندگیشان جور در نمیآید. پس مدام همه چیز را برای خود توجیه میکنند. اما توجیه و خودفریبی تا انتها دوام نمیآورد و جایی در میانهی راه مرد کم میآورد. مرد نیز بزدلتر از آن است که به این همه دروغ اعتراف کند. پس به هزار دلیل و منطق متوسل میشود، عقلانیت را به سخره میگیرد، تا ضعف و حقارت خود را غسل تعمید دهد و از آن حتی ارزش بیافریند؛ مردانی که همیشهی تاریخ از آب کره گرفتهاند. غافل از این که آسمان این شهر در تف سربالا غوطهور است... گرفتار مردانی شدهایم بازیچهی هوسهایی برانگیخته و رامنشده، با جسارتهایی بیسابقه. نگذاریم زیاد شوند، سختگیری را از خودمان آغاز کنیم.
- ۹۶/۰۵/۱۸