سیاستزدگی
فر زاد | جمعه، ۲۲ آبان ۱۳۹۴ |
۰ نظر
سیاستزدگی یعنی سوژه/موضوع سیاست باشی، که روی دیگر آن این است که خود را سوژه/فاعل سیاست بدانی.
سیاستزدگی یعنی سوژه/موضوع سیاست باشی، که روی دیگر آن این است که خود را سوژه/فاعل سیاست بدانی.
«چون زرتشت چنین گفت، یکی از میان مردم فریاد برآورد: آنچه باید دربارهی بندباز شنیدیم. حال بگذار خودش را نیز ببینیم.» (نیچه)
بر «سایهی بند»ی راه میرویم افتاده بر زمینی سخت، و چون پای خویش از آن بیرون مینهیم نمیفهمیم، تا آنگاه که نگاهی به پایین بیاندازیم؛ پس با لبخندی شرمناک، «اندک» خطای پیش آمده را اصلاح میکنیم و به راه خویش باز میگردیم. و آن بند هر چه پیشتر میرویم ارتفاع میگیرد و سایهاش محوتر میشود، تا جایی که لابهلای سایهها گم میشود. گمان مبر جایی در میانهی راه گم میشویم؛ ما پیشاپیش، از همان آغاز، راه را گم کردهایم. کاش فرزانهای از اعماق تاریخ چنین گفته بود: «آنگونه که آغاز کنی، بر جای خواهی ماند.»