اصالت تاریخ
اصالت دادن به امر روانشناختی بود که باعث شد برای گزیر از داروینیسم به استعلاگرایی بیاویزیم.
تاریخ فروکاهیناپذیر است.
اصالت دادن به امر روانشناختی بود که باعث شد برای گزیر از داروینیسم به استعلاگرایی بیاویزیم.
تاریخ فروکاهیناپذیر است.
شرط لازمِ عذرخواهی پشیمانی است، پشیمانی به خاطر خود رفتار اشتباه، و نه به خاطر پیامدهای دردناک آن. عذرخواهیِ اصیل ناظر به گذشته است، نه آینده؛ تنها به این ترتیب است که آینده را به دست میآورد.
علیرضا روشن:
بیست و چهار سال پیش، یک روز اردیبهشتى پاک، ساعت یک و نیم ظهر، کاسهى پونههاى ساییده از دست زنم افتاد و کاسه شکست و پونهها پخش شد و از تکههاى کاسهى صد تکه شده، یک تکهاش سر خورد رفت زیر کابینت و بعد زنم افتاد زمین و به صورت خورد به سرامیکهاى کف آشپزخانه و براى همیشه به همان یک تکه از کاسه که زیر کابینت رفته بود، خیره شد.
ما حاشیهی تاریخ غرب ایم.
ما تاریخ نداریم. داستانهایی داریم به اضافهی گزارهای که میگوید «ما در انتهای این داستانها واقع شده ایم». تاریخ مجموعهای خطی از حوادث نیست، تاریخ در نسبت اکنونی ما با آنها است. تاریخ داستانهایی «واقعی» نیست، تاریخ در فلسفه خانه دارد. تاریخ محصول فلسفهی مدرن است، و به این معنا ما در حاشیهی مدرنیته واقع شده ایم.
ما از طریق غرب و با واسطهی غرب با خودمان مواجه میشویم. رابطهی ما با قانون، با طبیعت و با جامعه و خودمان، با زندگیمان، با واسطهی غرب برقرار میشود. به میراث فرهنگی، به طبیعت و به قانون احترام میگذاریم، چون ارزشهای غربی چنین میگویند. ما در حاشیهی تاریخ غرب واقع شده ایم.
ما بیریشه شده ایم؛ از اسطوره رانده، و از تاریخ مانده.